کد مطلب:29473 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:102

پُر دل ترین مردم












4752. پیامبر خداصلی الله علیه وآله:علی، دلیرترینِ مردم است.[1].

4753. اُسدالغابة - به نقل از سعد -:وی (علی علیه السلام) را دیدم كه با شمشیر، سركردگان مشركان را از دمِ تیغ می گذرانْد و می فرمود: «شب را نمی خوابم. من همواره بیدارم».[2].

4754. امام علی علیه السلام:چنان می بینم كه گوینده ای از شما می گوید:اگر این، غذای فرزند ابو طالب است، از جنگ با هماوردان و مبارزه با شجاعان، ناتوان می گردد. بدانید كه چوب درخت بیابان، محكم تر است، و سبزه های زیبا، پوستْ نازك ترند. [ چوب ]روییدنی های با آب باران [ كه از آب، كم بهره اند]، پُر آتش تر و دیر خاموشی ترند.

و من نسبت به پیامبر خدا، چون نوری از نور و ساعد از بازویم. به خدا سوگند، اگر همه عرب در جنگ با من پشتیبان یكدیگر باشند، از آنان روی نخواهم گردانْد، و اگر فرصت دست دهد، به سوی آن خواهم شتافت و هر آینه، تلاش خواهم كرد كه زمین را از وجود این شخصِ از فطرت برگشته و پیكر سرگشته، پاك كنم تا كلوخك ها از لابه لای دانه های گندم، جدا شود.[3].

4755. امام علی علیه السلام:به خدا سوگند، اگر من به تنهایی با آنان مواجه شوم، در حالی كه نیروهایشان همه زمین را پُر كرده باشند، باكم نیست و از آنان، بیمناك نیستم.[4].

4756. امام علی علیه السلام - هنگامی كه خبر بیعت شكنی بیعت شكنان به وی رسید -:جای شگفتی است كه به من پیغام دادند در برابر نیزه ها، گام به میدان نهم و در برابر شمشیرها، شكیبایی ورزم. مادر به عزایتان بنشیند! از زمانی كه بوده ام، كسی مرا به جنگْ تهدید نكرده است و از ضرب شمشیرها نهراسیده ام.[5].

4757. امام صادق علیه السلام:زنی از زنان خاندان ما برایم نقل كرد:اشعث بن قیس را دیدم كه نزد علی علیه السلام رفت. علی علیه السلام بر او تندی كرد. اشعث، تهدید كرد كه وی را می كُشد.

علی علیه السلام به او فرمود:«مرا از مرگ می ترسانی؟ به خدا سوگند، باكم نیست كه مرگ را دریابم و یا مرگ، مرا در برگیرد».[6].

4758. امام علی علیه السلام - در خطبه معروف به «قاصعه» -:من در كم سنّی، دلیران عرب را كُشتم و شاخ های ربیعه و مُضَر را شكستم.[7].

4759. التوحید:هنگامی كه امیر مؤمنان، تصمیم به جنگ با خوارج گرفت، به وی گفته شد:اگر از این كار پرهیز می كردی، بهتر بود.

وی فرمود:

«كدام روز از مرگ بگریزم

روزی كه مقدّر شده و یا روزی كه مقدّر نشده؟

روزی كه مقدّر نشده، از مرگ، نمی هراسم

و روزی كه مقدّر شده، پرهیز، سودی ندارد!».[8].

4760. الكافی - به نقل از سعید بن قیس هَمْدانی -:روزی در جنگ، چشمم به مردی كه دو قطعه لباس پوشیده بود، افتاد. اسبم را به سمتش تاخت دادم. دیدم كه امیرمؤمنان است.

گفتم:«ای امیرمؤمنان! در چنین مكان و موقعیتی [ با لباس عادی می جنگی ]؟

فرمود:«آری، ای سعید بن قیس! هیچ بنده ای نیست، جز آن كه از سوی خدا برای او حافظ و نگهبانی است و با او دو فرشته است كه او را از سقوط از بالای كوه و یا افتادن در چاه، باز می دارند و آن گاه كه تقدیر آید، بین او و هر خطری را خالی می كنند».[9].

4761. الإرشاد - درباره علی علیه السلام -:و نیز از نشانه های روشن خداوند متعال در وی - با وجود طول مشاركت وی در جنگ ها و حضور در میدان های جنگ و شمارِ زیاد دشمنان شجاع و قهرمانان آنها كه قصد وی كردند و علیه او گِرد آمدند و [ با وجود ]حیله هایشان در ترور وی و تلاشی كه در این باره انجام دادند - این است كه، هیچ گاه به هیچ یك از آنها پشت نكرد و از برابر هیچ كدام، فرار نكرد و از جایش تكان نخورد و از هیچ كدام از همگنانش نهراسید و جز او، هر كس در جنگ با دشمنی روبه رو شد، لحظه ای پایداری كرد و لحظه ای از او روی برگردانْد و زمانی علیه او اقدام كرد و زمانی دیگر، باز ایستاد.[10].

4762. شرح نهج البلاغة:در شجاعت، باعث شد كه مردم، یاد [ دلیران ] پیش از او را فراموش كنند و نام كسانی را كه پس از او آمدند، محو كرد. موقعیّت های وی در جنگ، مشهور است كه تا روز قیامت، ضرب المثل است. او دلیری است كه هرگز فرار نكرد و از هیچ سلحشوری نهراسید، و در برابر جنگجویی قرار نگرفت، مگر آن كه وی را كُشت، و هیچ گاه ضربه ای نزد كه ضربه اوّل وی به ضربه دیگری نیازمند باشد، و در حدیث است كه ضربه های وی، تك بود.

هنگامی كه معاویه را به مبارزه طلبید - تا مردم با كشته شدن یكی از آن دو آرامش یابند -، عمرو به او (معاویه) گفت:با تو رفتاری منصفانه دارد.

معاویه در پاسخ عمرو گفت:از زمانی كه مرا خیرخواهی كرده ای، جز این بار، فریب به كار نگرفتی. آیا مرا به جنگ با ابو الحسن می خوانی، در حالی كه می دانی كه او دلیرِ كوبنده است؟ فكر می كنم در اندیشه حكومت شام پس از منی.

و عرب به قرار گرفتن در جنگ در برابر او افتخار می كردند؛ امّا افتخار اقوام كشته شدگان به دست وی، به این كه او كُشنده آنان است، [ نیز ] نمونه های آشكار و فراوان دارد.

خواهر عمرو بن عبد وُد در سوگواری برای برادرش می گوید:

اگر قاتل عمرو، غیر از این قاتل بود

تا زمانی كه زنده بودم، همواره می گریستم.[11].

4763. امام علی علیه السلام - در دیوان منسوب به ایشان -:

من بازی هستم كه پرندگان تیز پرواز

از آن، سخن می گویند و بر زمین می افتند.

در زمانی كه هفت سالم بود، جنگ را آزمودم

و هرگاه خواستم، مردان را به خاك افكندم.

و نیز فرمود:

شكار پادشاهان، خرگوش و روباه است

و من چون سوار شوم، دلیران را شكار می كنم.

شكار من در هنگام جنگ، چابك سواران اند و من

در میدان جنگ، شیری جنگجویم.[12].

ر. ك:ج 8، ص 35 (مؤمن مجاهد).

ج 8، ص 43 (دشمن كافران).

ج 8، ص 48 (آن كه جان خود را برای خشنودی خدا می فروشد).

ج 6، ص 167 (نبرد شخصِ امام).









    1. مناقب علی بن أبی طالب:188/151، المناقب:279/290.
    2. اُسد الغابة:3789/92/4، تاریخ دمشق:161/42 و 162.
    3. نهج البلاغة:نامه 45.
    4. نهج البلاغة:نامه 62، الغارات:319/1.
    5. نهج البلاغة:خطبه 22، الكافی:4/53/5، الأمالی، طوسی:284/169.
    6. مقاتل الطالبیّین:47، شرح نهج البلاغة:117/6.
    7. نهج البلاغة:خطبه 192، غرر الحكم:3765.
    8. التوحید:19/375، مناقب آل أبی طالب:298/3، بحار الأنوار:58/42.
    9. الكافی:8/59/2، مناقب آل أبی طالب:297/3، بحار الأنوار:1/58/42.
    10. الإرشاد:308/1.
    11. شرح نهج البلاغة:20/1.
    12. الدیوان المنسوب إلی الإمام علی علیه السلام:357/464 و 358.